چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, :: 18:34 :: نويسنده : پرهام برازجان
موشی در خانه تله موش دید به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد همه گفتند : تله موش مشکل تو هستش و به ما هیچ ارتباطی نداره ماری در تله افتاد و زن صاحب خانه را گزید از مرغ برایش سوپ درست کردن گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند و گاو را برای مراسم ترحیم کشتند و در تمام این مدت موش در سوراخ دیوارمی نگریست جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, :: 18:38 :: نويسنده : پرهام برازجان
عداد بازیکنان رو بشمارید اول 12 تاست بعد 13 تاست. کی جواب رو میدونه؟ هرکی میدونه تو نظرات بگه.
سه شنبه 15 مرداد 1392برچسب:, :: 16:52 :: نويسنده : پرهام برازجان
معجزه قرن و پیدایش آرش کماندار در ساختمون پشتی خونمون !!!
من که شدیداً کف کردم ، چه ریلکس گرفته دستش این کمان رو ! دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, :: 15:42 :: نويسنده : پرهام برازجان
با گفتن : “عزیزم جایت خالیست” شنبه 12 مرداد 1392برچسب:, :: 18:16 :: نويسنده : پرهام برازجان
سری جدید اس ام اس های عاشقانه تقدیم به همه ی عاشقا … ادامه مطلب ... سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, :: 17:13 :: نويسنده : پرهام برازجان
پسري دختر زيبايي را ديد و عاشق او شد چند ساعتي با هم قدم زدند كه ناگهان بنز گران قيمتي جلوي پاي دختر ترمز زد دختر به پسر گفت خوش گذشت ولي نميتوانم تا آخر عمر پياده باشم.باي سوار ماشين شد راننده گفت:خانم لطفا پياده بشيد من راننده اين آقا هستم
با تشکر از فرستنده :امیر محمد دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:, :: 21:36 :: نويسنده : پرهام برازجان
ماکسایی روکه به یادمون هستن به گریه میندازیم
دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:, :: 21:36 :: نويسنده : پرهام برازجان
پیدا کردن شماره تلفن خود با ماشین حساب! ابتدا یك ماشین حساب آماده كنید تا با هم پیش رویم.ماشین حساب موبایل هم می شود. ۱.هفت رقم شماره ی تلفن خود را در نظربگیرید. ۲.حالا سه رقم اول آن را وارد ماشین حساب كنید.یعنی اگر تلفن شما ۱۲۳۴۵۶۷ باشد ۱۲۳ را در ماشین حساب وارد كنید. ۳.حالا این سه رقم را در ۸۰ ضرب كنید و حاصل را با ۱ جمع كنید. ۴.عدد به دست آمده را در ۲۵۰ ضرب كنید. ۵.حالا چهار رقم پایانی تلفن خود رابا عدد به دست آمده جمع كنید. یك بار دیگر چهار رقم پایانی شماره ی خود را با آن جمع كنید. ۶.عدد ۲۵۰ را از حاصل به دست آمده كم كنید. ۷.حالا حاصل را تقسیم بر ۲ كنید. حالا این شماره برای شما آشنا نیست؟ دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:, :: 21:0 :: نويسنده : پرهام برازجان
پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد! دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:, :: 21:0 :: نويسنده : پرهام برازجان
ادامه مطلب ... دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:, :: 20:59 :: نويسنده : پرهام برازجان
چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی جماعت خودش هزار رنگ است
˙·٠•●♥ مطالب جالب و خواندنی ♥●•٠·˙ درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||||
|